ز من به خاطر آن نازنین که یاد دهد؟


ز جور او به که نالم، مرا که داد دهد؟

جوان و مست و فراموش کار و نادان است


زمان زمان ز من بیدلش که یاد دهد؟

مراد جویم و گوید خدا دهد، آری


خدا مگر من بیچاره را مراد دهد

دلم به ششدر غم ماند و کعبتین دو چشم


سفید گشت که این مهره را گشاد دهد

شکیب کو که سرشک سبک رکاب مرا


عنان بگیرد و یک ساعت ایستاد دهد

بدین صفت که دم سرد می زند خسرو


عجب نباشد، اگر خویش را به باد دهد